*********◄►*********
هوا سرد است اما صبح قشنگی است
شاید عجیب باشد اما من هیچ وقت در هوایی مثل امروز سرد خاکستری و ابری از افسردگی رنج نمیبرم احساس میکنم طبیعت با من هماهنگ است و روحم را بازمیتاباند
از طرف دیگر وقتی خورشید ظاهر میشود بچه ها برای بازی به خیابان میروند
و همه خوشحالند که روز خیلی قشنگی است در آن موقع احساس وحشتناکی دارم
*********◄►*********
وقتی انسان با کسی تنها باشد و هیچ یک هم چیزی نگویند شرایط پرطنش آزاردهنده و غیر قابل تحمل میشود
*********◄►*********
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد اثر پائولو کوئیلو
هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظهها از خاطرم رفته است
هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم
تمام دستههای نرگس دی ماه را در راه میچینم
و وقتی از میان کوچه میآیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک میبینم
به خود آرام میگویم
دوباره خواب میبینم
دوباره وعدهی دیدارمان در خواب شب باشد